سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یارَبَّ الحُسَینِ ، بِحَقِّ الحُسَینِ ، اشفِ صَدرَالحُسَینِ ، بظُهورِالحُجَّة

نمی دونم باور میکنید یا نه نمی دونم می پذیرید یا نه ولی بالاخره دونستن و دیدنش بد نیست حداقل راجع بهش یکم فک کنیم هم خوبه

من چیزی نمیگم همشو میذارم به رای شما نظرات خودتونو بنویسید اینجا کیلک کنید

 

فقط یه خواهش هرنظری میدید چه مخالف چه موافق یا دلیل صحبت کنید دوستان عزیزم احساسی خواهشا نظر ندید

 



برچسب‌ها: مذهبی
+ تاریخ شنبه 92/5/12ساعت 1:0 عصر نویسنده پارمیدا | نظر

به این جمله چقدر اعتقاد دارید ؟ونمونش رو دیدین؟

 



برچسب‌ها: مذهبی
+ تاریخ چهارشنبه 92/4/19ساعت 5:8 عصر نویسنده پارمیدا | نظر

تا حالا خدا رو سرچ کردی؟

 این تیتر رو دریک تالار گفتمان دیدم رفتم تو این عکس رو گذاشته بود

خدایی هیچ جواب نتونستم حتی به خودم بدم اینجا بود که شرمنده شدم شرمنده حالا از شما می پرسم شما تا حالا خدارو سرچ کردین؟

ولی امروز رفتم تو گوگل نوشتمخدا

اینا اومد

خدا همینجاست...کنارِ تو


اگه هیچ کس نیست، خدا که هست...


عاشق شو عاشق خدا!!!!!!!

زیر آسمان خدا

خدا - لبخند خدا و بندگی من

و توی ویکی پدیا این اومد




برچسب‌ها: مذهبی
+ تاریخ یکشنبه 92/4/16ساعت 6:26 عصر نویسنده پارمیدا | نظر

علامه جعفری می گفت: تو یکی از زیارت هام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم :

«یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم»

گفتند: وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد، یه دفعه دیدم داره میره خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟ روشو که برگردوند دیدم زن من نیست بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری». !حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه. !زنه دید انگار دست بردار نیستم دارم نگاش می کنم گفتش «نه فقط خودت پدر و مادر و جدو آبادتم خرند»!. علامه میگن :این داستانو برای مطهری تعریف کردم تا 20 دقیقه می خندید.!

 

باتشکراز دوست عزیز جناب حامی مقدم

 



برچسب‌ها: مذهبی
+ تاریخ جمعه 92/1/23ساعت 5:38 عصر نویسنده پارمیدا | نظر
این مطلب رو درسایت آوازک دیدم به نظر جالب اومد گذاشتم شما هم بخونیدش ونظرتونو بگید
امروز ظهر شیطان را دیدم ! نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد! گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟ گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟ شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمی دانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا اینجا و بیشتر از این می تواند پیش برود وگرنه سجده می کردم !


برچسب‌ها: مذهبی
+ تاریخ پنج شنبه 92/1/15ساعت 9:38 صبح نویسنده پارمیدا | نظر