من یه چــــــــــــــــــــــــــرای بزرگ دارم از همه چه خودم چه اونایی که باید میگفتن و نگفتن
چرا خیلی حقیقت ها گفته نمیشه؟چرا خیلی وقتها ما توی جهلی قرار میگیریم که ناخواسته است؟
چرا به جای حقیقت ها دروغ ها گسترش پیدا میکنند؟
چرا اگر کسی خواست حقیقتی رو بگه ساکتش میکنن؟
چرا من باید خیلی حقیقت ها رو حالا بفهمم ؟
چرا نباید حقیقت ها رو در زمان خودش بفهمیم؟
البته من نوعی هم در کشف نشدن حقیقت ها سهم دارم چون برای پیدا کردن حقیقت کم تلاش میکنم
بیشتر حقیقت ها برای همه سود داره اما همیشه حقیقت ها پنهانن چــ ـــ ـــ ـــــ ــــ ــــرا؟
هر چیزی میتونه مد شه ولی من هیچ وقت فکر نمی کردم روزی هم مداحی مد شه
نمی دونم دقت کردین در این چند ساله نزدیک محرم که میشه ازماشین هایی که تا چند روز قبل محرم صدای دوبس دوبس ازشون خارج میشد همچین که میشه اول محرم ازشون صدای مداحی که البته مداحی های سبک عجیب غریب ازشون خارج میشه ؟
و تازه اسفناک تر اینکه ازبلند گوی ماشین صدای حسین خارج میشه ولی صاحاب ماشین هنوز شغل شریف چرخش با ماشینشو ترک نکرده هنوزم دنبال همون کاریه که قبل محرم بوده فقط آهنگ دوبس دوبس شده مثلا مداحی البته مداحی هایی که با سنتور خونده میشه و سبکش جوریه که هیچ فرقی با اون دوبس دوبس نداره
واقعا دلمونو به چی خوش کردیم ؟مثلا عزاداریم؟
کاش این جناب تو خونه میشست و همون آهنگ های همیشگی شو گوش میداد ,تا اینکه بیاد بیرونو آبروی هرچی عزاداری رو ببره
این روزها توی اهواز مردم جمع شدن که نذارن کارونشون خشک بشه که نذارن آب کارون به زاینده رود وصل شه که میخوان کارونشون سرنوشتش مثل زاینده رودما نشه من بهشون آفرین میگم که انقدر محکم وایسادن و دارن از اون چیزی که حقشونه دفاع میکنن
ولی دلم برای زاینده رود خودمون میسوزه زاینده رودی که می تونست پرآب باشه وپایه های سی و سه پل روباموج ابش استوارنگه داره زاینده رودی که میتونست غم و غصه اهالی شهرشو مثل یک سنگ صبور بشنوه و باهاشون هم دردی کنه بره به پل خواجو و صدای عاشقی رو به معشوقش برسونه میتونست شالیزارهاشو پرآب کنه ولی مظلوم واقع شد تقسیمش کردن به چندین شهر ولی هیچ کس صدای از دادخواهی بلند نکرد هیچ کس اعتراضی نکرد همه نشستیم و پایین رفتن و خشک شدنشو به چشم دیدم دریغ از یک فریاد با بی رحمی از وسط دل خشک شدش راه رفتیم وخوشحال بودیم که میتونیم کف زاینده رود رو ببینیم حالا میخوان اب کارون رو وصل کنن به زاینده رود اما باز هم زاینده رود مظلوم میمونه و خشکیش
زاینده رو شرمندتم که هیچ کس هیچ کاری برات نکرد و بی مهری کردن درحقت
ما ایرانی ها خیلی دیگه کارمون درسته
حرفهای دیگران رو از این گوش میشنویم از اون گوش بیرون میکنیم که هیچ حرفهای خودمونم از زبونمون بیرون میاد و با همون حرفهای دیگران تو افق محو مشه
مگه نه؟
اپراتورها برای جمع کردن پول به چه راههایی که متوسل نمیشن یکی از راههای درآورددن پول طرح مسابقه هایی هست که این اپراتور ها برای مشترکشون درنظر میگیرن که هیچ وقت هم معلوم نمیشه اینایی که میبرن کی هستن و چرا ما نمیبریم چرا واقعا؟
کاری ندارم که خودم تاحالا نزدیک به چند هزار تومن شارژ ایزانسل خرج کردم برای این مسابقه ها و هیچ وقت هم نبردم چیزی که نظر منو جلب کرده متن مسیج این مسابقاهاست یکی از جالب ترین این مسیج ها مسیجیه که چند وقت پیش برای دوستم اومد و امروز هم برای خودم
متن مسیج مسابقه ایرانسل:
*1000تومن شارژ جایزه گرفتم!
#چطوری؟
*دوستمو به مسابقه دعوت کردم
#بعدش چی شد که شارژیردی؟
*دوستم به یه سوال جواب داد
#چه خوب !منم میتونم بگیرم؟
*آره ,همین امروز (24مهر)عدد1 رو به84888پیامک کن
از همین جا میگم برادر من یا شایدم خواهر من جناب ایرانسل چرا انقدر به خودت زحمت دادی راست و حسینی بگو روز عیده به من عاجز بینوا کمک کنید والا اونجوری بیشتر جواب میده باور کن چرا انقدر فک میکنی شما خواسته هاتو بگو
پی نوشت: 23 مهرماه ، سالروز انتشار آلبوم " یک شاخه نیلوفر "بودصدایت چاویدان باد محسن چاووشی