یارَبَّ الحُسَینِ ، بِحَقِّ الحُسَینِ ، اشفِ صَدرَالحُسَینِ ، بظُهورِالحُجَّة

امروز سر کلاس تکامل استادیکسری حرفهایی زد که خیلی جالب بود البته بگم این استاد ما خیلی حرف های جالبی میزندبه  طوری که بعد کلاس تا مدتها  ذهنت درگیر است خلاصه کنم بعد از درس استاد رفت سراغ اینکه درس خواندن در ایران راحته و نکته جالبش هم همین جا است ایشان گفتند که:

اگر مقایسه ای بین درس خواندن در ایران و کشور های خارجی داشته باشیم (باید عرض کنم که ایشان مدرک هم لیسانس و هم فوق لیسانسشان را در آلمان گرفته اند )میبینیم که حداکثر بار علمی یک شخص در ایران در 12 سال تحصیلی یا همان دیپلم است که چیزی در حدود 65 درصد را شامل می شود مقطع لیسانس حدود 5درصد به این بار علمی اضافه میکند  که میشود بار علمی 70 درصدو در مقطع فوق لیسانس حدود 5 درصد و در مقطع دکترا هم 5 درصد که روی هم 80 درصد میشود یعنی شخصی که تا مقطع دکترا درایران درس میخواند بار علمیش 100 درصد نیست اما درس خواندن در یک کشور اروپایی 12 سال ابتدای تحصیلی 60 درصد در مقطع لیسانس به این 60 درصد 15 درصد اضافه شده و در مقطع فوق لیسانس هم 15 درصد که با هم می شود 90 درصد و در مقطع دکترا 10درصد دیگر اضافه شده که می شود 100 درصد حالا سوال اینجاست چرا انقدر فاصله چرا ؟استاد گفت علت این میزان فاصله نبودن منابع مناسب و به روز در دست اساتیدنداشتن کارت اعتباری ارزی برای خرید مقالات و سطحی بودن تز هادر مقطع فوق لیسانس و دکترا که به علت متاسفانه ضعف در زبان ضعف در ارتباط با دستاوردهای جهانی و همچنین انگیزه نداشتن در درس خواندن توقعات زیادی از بقیه و تنبلی دانشجویان و.......  بعد استاد گفت:که برید درسهای دوران دبیرستان را دوباره بخوانیدتا یاد آوری شود و ازاساتید بخواهید مطالب بیشتر را بگویند اتا اساتید هم دانسته هایشان را بالا ببرند و به قول خودشان اساتید را هول بدهید در ضمن توصیه کردن کتابهایدبیرستان های خارجی اگر امکانش هست تهیه شود و خوانده شود تا این ضعف بزرگ در زبان به این نحو کمتر شود امروز بعداز گفتن این حرفها تازه فهمیدم بار علمی ما در حد دبیرستان هم نیست  تازه فهمیدم ما اصلا دانشجو نیستم فقط ادای دانشجو ها رو درمیاریم نه پژوهشی نه تحقیقی حتی حاضر نیستیم درسهای خودمان را بخوانیم



برچسب‌ها: انتقادی
+ تاریخ پنج شنبه 90/1/25ساعت 7:54 عصر نویسنده پارمیدا | نظر