نمی خواستم این پست را بگذارم اما نمی دانم یک مسائلی دارد در وبلاگ من اتفاق می افتد که شاید تصمیم به بستن وبلاگ بگیرم دارد مسائلی پیش می آید که بانظرات وخواسته های من با درست کردن این وبلاگ اصلا سنخیت ندارد من این وبلاگ را با نام آزاد راه اندازی کردم که هر کس با هر نظری بتواند در آن نظر خود را بدون هیچ ترس ویا واهمه ای بیان کند و هرگز سعی نکردم نظر خود را به کسی تحمیل کنم و هرگز به هیچ دین و آیین و مذهبی جسارت نکردم همیشه از این که یک ایرانی هستم به خود بالیده ام و با افتخار از گدشتگان خود یاد کرده ام اما با تمام این ها مسلمانم وشیعه هستم و به آن می بالم و هرگز این دو را از هم جدا نمی دانم انسان می تواند یک مسلمان معتقد باشد و به آیین گدشته گان خود هم افتخار کند مخصوصا اینکه گذشتگان من هیچ وقت بت پرست نبوده اند و همیشه به خدای عهد و واحد ایمان داشتن و زرتشت را یک پیامر می دانم و به او می بالم و از اینکه اشخاص دیگری از مذاهب دیگر به وبلاگم سر بزنند خوشحال میشوم و باعث مباهات من است و ازبحث کردن با آنها به صورت دوستانه  استقبال می کنم اما در قبال این احترام توقع احترام متقابل به دین و ایین خود را هم دارم و دوست دارم در کنار هم با حفظ یکسری شئونات و احترام به عقاید نه تحمیل عقاید به تبادل نظر و انتقاد از هم بپردازیم من به دین خود وایین و امامان خود پیامبران که از سوی خدا فرستاده شده اند ایمان دارم وهرگز قیام امام حسین را قشون کشی نمی دانم بلکه آن را یک قیام علیه دیکتاتوری میدانم و نمی توانم به آنها فقط به صرف پیشرفت و مسائلی مانند آن پشت کنم من هرگز خرافات را با دین مخلوط نمی کنم هرگز اشتباهات یک عده انسان های مسلمان نما را جز دین نمی دانم چون دینم را به خوبی فهمیده و پذیرفته ام  هرگز دین را طناب پوسیده نمی دانم و معتقدم که دین جلوی پیشرفت هیچ کس را نمی گیرد واز تعصبات بی جا که به نام دین به خورد مردم میدهند متنفرم  هر چند شاید مرا متحجر متعلق به 1400 سال پیش یا معتقد به اندیشه های پوسیده بنامند