قصد نوشتن خاطرات دانشگاه رو ندارم ولی چند تا نکته رو دوس دارم بگم
1_نمیدونم من غیر آدمیزادم یا همه با ورود به یه دانشگاه جدید دلشون برا دانشگاه قبلیشون که همچین آش دهن سوزیم نبوده تنگ میشه
2_امروز با جمله جدیدی که تو دانشگاه قبلیه نشنیده بودم آشنا شدم اینکه یکی از دخترا به دوستش میگفت اهفته پیش از دانشجوهای دختر فقط من اومده بودم اولش گیج شدم یعنی چی دانشجوهای دختر ؟؟؟بعد فهمیدم منظورشونخند خب دانشگاه دخترونه بودم
3_اول صبح از یکی از همکلاسی ها پرسیدم هفته پیش اومده بودی ؟گفت آره گفتم میشه جزوتو بدی ببینم جوری شبیه پروفسورا گفت:(عینن دارم لغاتشو به کار میبرم)من اهل جزوه نوشتم نیستم ولی اساتید نکاتی رو گفتن من: خودش: بقیه: اخر کلاس و پرسیدن نام ها برای حضور غیاب اولین نفر این خانم استاد:اسمتون گفت :فلانی استاد: از کدوم دانشگاه لیسانس گرفتی:دقیقا همون دانشگاهی که من درس خودم دانشگاه آزاد بعد از حضور و غیاب من: خانمه: کلا متواری شد و از کلاس زد بیرون خب مگه مجبوری کلاس بذاری و جوری رفتار کنی که انگار از آکسفورد مدرک گرفتی
آزاد نگار:
قسمت دوم سخنرانی کشاورزی قسمت اول اینجا