این روزها توی اهواز مردم جمع شدن که نذارن کارونشون خشک بشه که نذارن آب کارون به زاینده رود وصل شه که میخوان کارونشون سرنوشتش مثل زاینده رودما نشه من بهشون آفرین میگم که انقدر محکم وایسادن و دارن از اون چیزی که حقشونه دفاع میکنن
ولی دلم برای زاینده رود خودمون میسوزه زاینده رودی که می تونست پرآب باشه وپایه های سی و سه پل روباموج ابش استوارنگه داره زاینده رودی که میتونست غم و غصه اهالی شهرشو مثل یک سنگ صبور بشنوه و باهاشون هم دردی کنه بره به پل خواجو و صدای عاشقی رو به معشوقش برسونه میتونست شالیزارهاشو پرآب کنه ولی مظلوم واقع شد تقسیمش کردن به چندین شهر ولی هیچ کس صدای از دادخواهی بلند نکرد هیچ کس اعتراضی نکرد همه نشستیم و پایین رفتن و خشک شدنشو به چشم دیدم دریغ از یک فریاد با بی رحمی از وسط دل خشک شدش راه رفتیم وخوشحال بودیم که میتونیم کف زاینده رود رو ببینیم حالا میخوان اب کارون رو وصل کنن به زاینده رود اما باز هم زاینده رود مظلوم میمونه و خشکیش
زاینده رو شرمندتم که هیچ کس هیچ کاری برات نکرد و بی مهری کردن درحقت