فقط یه جمله میگم بدون هیچ توضیحی برداشت از جمله با خودتون
خود کرده را تدبیر نیست
نمی دونم تا حالا این حسی که الان من دارم رو به شما هم دست داده تا حالا دوست داشتین برگردین عقب و برید به یه سال خاص و نذارید یه اتفاق خاص بیفته ولی چون نشده یه آه کشیدین و گفته باشید حیف شد وبا دیدن بعضی صحنه های اون تاریخ که تا حالا نتونسته بودید ببینید به یاد همون سال بیفتید و بعد دوباره آه کشیدن بگید کاش اونی میشد که می خواستیم وبعد بگی باید جبران کرد و چون نمی شه دیگه جبران کرد به خودت یه قولی بدی که هر طور شده حرف دلتو یه جا بزنی و مثل من بیایی اینجا و حرفتو توی 100تا حرف دیگه پنهان کنی و بزنی به امید اینکه فقط و فقط یه نفر اصل حرفتو از بین این 100حرف دیگه بکشه بیرونو باهات همدلی کنه اما اون یه نفر احتمالا خودمم
امروزه روز همه چی در هم شده هیچ کس نمی دونه چی داره میشه اصلا معلوم نیست قراره چی بشه؟ و قراره به کجا بریم ؟یه عده ای میگن خر تو خره یعنی یه جورایی میگن خر مهم شده امروزه روز یکی اینجاکه یه جورایی داره تحقیق میکنه روی این حیوان شریف که چه تاثیری داره رو جامعه یه جای دیگه که اینجاست میگه کلا شیر تو شیره حالا من نمی دونم کدومشه ؟یعنی چی؟ فکر میکنید چرا اینجوری شد ؟چرا اینجوری درهم شد ؟چرا یهو چشمامونو که باز کزدیم همه احساس کردیم شدیم اصحاب کهف ؟مثل اینکه واقعا 300 سال خواب بودیم البته بودن آدمهایی که میگفتن مواظب باشید شما هم صداشونو شنیدید ؟نشنیدید؟شایدم صداهای دیگه نذاشتن بشنوید ؟
ولی خیلی هاشنیدینو خودشونو زدن به کری مزمن انگاری هیچ وقت نشنیدن راستی حالا که از خواب 300 ساله پاشدیم باید چیکارکنیم؟
یه چند وقتیه توی اینترنت و تلویزیون راجع به جدایی بحرین از ایران در زمان محمد رضا پهلوی شنیدم که باعث شده اینجوری بشم همین امشت بعد اخبار 20:30 همین مطلب رو گفت
آخه تا اونجایی که من یادمه توی کتاب های تاریخ مدارس و حتی کتاب انقلاب دانشگاه یه همچین چیزی نبود نمی دونم یا من فراموشی گرفتم یا این چیزی بوده که جدیدا کشف شده نمی دونم
آخه همیشه اینجوری میگفتند که شهرهای ایران در زمان قاجار از ایران جداشده و بعد از قاجار ایران دست نخورده باقی مونده ولی حالا این مطلب چیز دیگه ای میگه نمی
دونم ولی اگر میدونید کمکم کنید تا بدونم