سلام نمی دونم چرا دست و دلم به نوشتن نمی ره اولش فک کردم اگر قالب رو تغییر بدم انگیزم برای نوشتن زیاد شه اما اونم تاثیری نداشت نمی دونم چرا شاید مسافرت یکم تنبلم کرده باشه شاید چون یه چند روزی اینترنت از دسترسم دوربوده اینجوری شدم در هرحال بی موضوع شدم دوباره برای همین اسم پستمم گذاشتم بی موضوع
حالا برای اینکه اینجا اینجوری سوت و کور نباشه می نویسم ممکنه براتون جالب باشه و ممکنه اسمی هم برای پست پیدا بشه
الان حدود یکسالی هست که دارم سخنرانی های آفای رائفی پور رو گوش میدم خدایی سخنرانیهاشون خیلی عالی نکات خیلی جالبی رو میگن جوری که دید من رو نسبت به خیلی از اتفاقاتی که داره دور برمون می افته باز کرده خیلی مسایلی رو که اصلا راجع بهش هیچی نمی دونستم رو باز کرده به خاطر سخنرانی های ایشون حالا دقتم تو خرید خیلی از کالا ها بیشتر شده یا سعی میکنم فیلم های خارجی رو فقط به خاطر سرگرمی نبینم و تا جایی که بتونم دقتت کنم در محتوای فیلم ایشون توی بیشتر سخنرانی هاشون از نمادهایی صحبت می کنه که درش راز و رمز هایی زیادی هست از گم شده های دین ما صحبت میکنه از خلاهایی که ما از دینمون ایجاد کردیم میگه از حواس پرتی ما و هوشیاریه فرصت طلب ها میگه من بهتون پیشنهاد میکنم حتما حتما شده یک سخنرانی از ایشون رو دانلود کنید یا سی دی شو بخرید مخصوصا صحبت هاشون در باره آخروالزمان و فراماسون ها اگه نتونستید پیدا کنید بگی تا لینکشونو براتون بذارم
سلام من اومدم دست شما درد نکنه که توی این مدت به وبلاگم سر میزدید و تنهاش نذاشتین ممنونم از همتون
دوستان گل من با اجازه شما دارم میرم تهروون اگره اجازه ندید نمی رما میشه میشه من برم؟؟به خدا لب ترکنید نمی رما
به هرحال دارم میرم ولی زودی بر میگردم می دونم طاقت دوری منو ندارید ولی حالا تحمل کنید 
دیگه چاره ای نیست خب دیگه اشکاتونو پاک کنید 
چه پر سر و صدا اشک پاک میکنید
دوستان عزیز سر بزنید دل تنگی هاتونو برای رفتن من بنویسید بسیار شاداب میشم بیام ببینم اینجا پر نظره گناه دارم نظر بدید روزی 50 بار بیایید سلام کنید اشکالی نداره داره داره؟
خب دیگه من رفتم 
من اینجوری میرم مسافرت البته این مال زمستون بوده ولی اشکال نداره دیگه
با دوتا از دوستان توی پارک خیابان بوستان سعدی که یکی از خیابون های قشنگ و باکلاس اصفهانه نشسته بودیم و از هر دری سخنی میگفتیم یکی از دوستان گفت که از چه کاری تو زندگی خیلی پشیمونی واگر برگردی به عقب اون کار اشتباه رو انجام نمی دی؟ دوست دارم اگه شما دوستان میتونید و دوست دارید به این سوال جواب بدید
یه سوال هم من اضافه میکنم چه مقطع از زندگی تونو دوست دارید؟چه اینده چه گذشته برای اینده باید بگم دوست دارید اگه میتونستید برید جلو به چند سالگی خودتو برید و چه کسی رو توی اون سن ببینید
جواب پارمیدا:
کار اشتباه زیاد داشتم ولی یکی از کارهای اشتباهی که داشتم این بود که سال 81 زمانی که توی کنکور کاردانی قبول شدم نباید میرفتم یه جورایی دوسال عقب افتادم اگر یکسال صبر میکردم میتونستم لیسانس قبول شم اگه برگردم هیچ وقت اون کاردانی رو نمیرم
من بچگیمو یعنی از 4سالگی تا 7سالگیمو این مقطعی بودخیلی دوستش دارم خیلی زیادیعنی یه جورایی تو همون سال ها موندم مقطع سالیش میشه 1366تا 1369یعنی نوستالوژی منه
اگر برم اینده میخوام50 سالگیمو ببینم که چیکاره ام ؟اصلا مردم ؟زنده ام؟اگه زنده کجا زندگی میکنم؟چه شکلیم؟ خلاصه این چیزا کیو ببینم؟نمی دونم وقتی خودم میخوام از دادن جواب به خودم طفره برم چرا میپرسم؟
این خبر رو که خوندم هی با خودم کلنجار رفتم بذارمش ؟نذارمش ؟چیکار کنم؟
دیدم نمیشه نذارم باید بذارم شما هم فیض ببرید ازاین قتوا پس بخونید
عصر ایران: تاکنون فتواهای عجیب و غریبی از سوی گروه های سلفی و مشایخ آنها صادر شده که تعجب و شگفتی بسیاری را به دنبال داشته است اما شاید یکی از عجیب‌ترین این فتواها، فتوایی باشد که هیئت شرعی وابسته به گروه "جبهه النصره" در شهر حلب آن را صادر کرد.
به گزارش مشرق، بر اساس فتوای صادره از سوی این هیئت "کشتن شپش‌ها در محاسن مردان به این جهت که یکی از مخلوقات خداوند هستند، حرام اعلام و منع شده است".
هیئت شرعی حلب این فتوای خود را با انتشار بیانیه‌ای این‌گونه توجیه کرده است: «در محاسن برخی از برادران مسلمان که به تبعیت از سنت مبارک رسول‌الله (ص) اقدام به بلند کردن محاسن خود کرده‌اند، شپش‌های مبارکی ظاهر شده که دلیل آن کمبود و یا نبود آب در جبهه‌های نبرد به طور دائم و مستمر و بسنده کردن آنها به آن آب تنها برای گرفتن وضو است و این فضای مناسبی را برای رشد شپش‌ها فراهم کرده است.
در این راستا هیئت شرعی حلب به برادران مجاهد توصیه می‌کند که ریش‌های خود را به تبعیت از پیامبر (ص) با حنا رنگ کنند که موجب کاهش خارش ناشی از وجود شپش و کشته شدن آنها می‌شود که در محاسن آنها وجود دارد چراکه این شپش‌ها از مخلوقات مومن خدا هستند.» 
نظر یادتون نره که اگر نظر ندادید ایشالله از این مخلوقات خدا در موهاویا ریشتان ظاهر شوند
البته اینا جای گریه داره به خدا ببینید چه جوری دارن دین خدا رو نابود میکنن چه چرندیاتی رو به نام فتوا به خورد مردمشون میدن بعد کل دنیا میبینه و ما را با این ابله ها جمع میبندن
[چه دعایی کنمت بهتر از این که خدا پنجره ی باز اتاقت باشد]
OthEr liNks
حدیث گل نرگس
archive
ArcHive
