درمورد نظر ستاره خانم نمي دونم چقدر مد نظرشون بوده اما نوشته ي اولشون زندگي کردن حرکتي است افقي از گهواره تا گور و.....هم به سوال بي ربط نيست هم يک نگاه عميق دارد ويک ديد فلسفي اما متاسفانه نظرشون اين نگاه رو حفظ نمي کنه.در مورد نظر مريم اونجا که ميگه بعد24سال زنده به گور بودن 24 ساعت زندگي مي کردم هم خيلي زيبا مارو به ياد هدايت بزرگ مي اندازد هم باعث مي شود با خواندن کلمه ي خود کشي دوباره به ياد زنده به گور بيفتيم و خودکشي هم دور از ذهن نيست.اما آقا آرش اگه از اين ديد مثبت نگاه کنيم که ايشان به زبان طنز قصد داشتن آمال و در کنار آن عقده هاي سرکوفته ي يک جوان ايراني را بيان کنند خوب بد نبود اما نظر پارميدا خانم درباره ي بهترين نظر اصلا صحيح نيست که غير ممکن است چون ما در اين سوال دنبال پي بردن به چيز ديگه اي هستيم.کمتر کسي است که خودش را واقعا در يک قدمي مرگ تصور کرده باشد و نظر داده باشد و البته کسي هم که سوال رو از ما پرسيده سعي نکرده باما همراه بشه و ازما نخاسته که براستي تعقل کنيم.ببخشيد پارميدا خانم انتقاد کردم گفتم حالا که باهم دوستيم بد نيست شروع کنيم ديگه اميدوارم هيچيک از دوستان رنجيده نشن.خيلي از نظرات مثل نظر آقا آرش شايد در جاي ديگه نظر بهتري جلوه مي کرد اما با چگونگي روح اين سوال همخواني نداشت