انسان نمي تواند به آسمان نيينديشد!
چگونه مي تواند؟ مگر انسانهايي که عمر را بي چرا، به چريدن مشغولند و سر به زمين فرو برده اند و پوزه در خاک دارند و غرقه در آب و علف اند، اينها که گوسفندان دو پايند..
سخن از انسان است، انسان چرا بر خلاف همه ي جانوران بر روي دو پايش ايستاده است؟ ايستاده است تا به آسمان بنگرد، انسان حيواني است که دست هايش را از خاک بلند کرده تا در دامن آسمان زند.
اندام انسان نمودار زمين گريزي و آسمان پيوندي اوست..
اين دستها و کف دستها و انگشتهاي انسان را نگاه کنيد! اينها را براي راه رفتن بر روي زمين نساخته اند، اينها را براي گرفتن دستي، چنگ زدن بر دامني ساخته اند، چرا شگفت آورترين و شورانگيز ترين آرزو و خيال انسان هميشه پرواز بوده است؟ چرا هرگز هوس فرو رفتن ندارد؟
نگاه کنيد! قارون پليد پول پرست به زمين فرو مي رود، مسيح پاک عشق پرست به آسمان صعود مي کند!
انسان يعني يک موجود رو به بالا، عاشق آسمان، تنها فرشته اي که به زمين افتاده است و تا به آسمانش باز نگردد و سوي خدايش، از ناليدن آرام نمي گيرد..
دکتر شريعتي...