پس ماهم ميتونيم جاودانه بشيم اماغايت ارزوي من اينه که يه روزشاهدهيچ مرگي نباشيم نه طبيعي نه غيرطبيعي وبالاخره کاري روکه حوانتونست بکنه مابعنوان فرزندانش انجام بديم.
چيه اخه توافسانه هاي قديم ادم وحوابخاطرخوردن چيزاي الکي مثل گندم وسيب اخراج نشدن.اينوميخواستم تويه اپ قراربدم اماچون کنجکاويت گل کرده بهت ميگم ولي نظرت رودراينباره نگهدار.برطيق افسانه هاي قديم حواادم روبه خوردن ميوه ي درخت اگاهي ترغيب ميکنه وخدابراي اينکه نکنه اونهاازدرخت جاودانگي بخورنداونهاروبه زمين تبعيدميکنه.جالبه نه.اين افسانه که درتورات هم آمده به ادم القاميکنه که خداميخواست ازحکومتش دفاع کنه.وازتشکيل خدايي جديدجلوگيري کنه!امامن براين باورم که انسان اگربخواهددرهمين تبعيدگاه زمين به ميوه ي جاودانگي دست خواهديافت
نظرندادن به معناي نيامدن نيست!
حالاوقتشه.شايدتعجب کني خوب حالاوقتشه !تقصيرخودته که وبلاگت جاي خوبي واسه بحثه.
مرگ پايان روياهاي من پايان همه چيزبراي منه؛زندگي وتمام چيزهايي که باخون دل به دست اوردم به همين سادگي اما نه به همين خوشمزگي ولي ازش نميترسم چون فقط ميخوابم وهيچ چيزدرانتظارم نيست.من ميميرم وميروم.شايدفقط منم که کسي روازدست ميدم وکسي من روازدست نميده.نميخوام بگم بعدمرگ زندگي جاودانه نيست اماچرا مادردنياجاودانه نشيم.مگراديسون وکوروش بزرگمردند؟
سلام
ممنون از اينكه لطف كرديد و به وبلاگم سر زديد و ممنون از اينكه لينكم كرديد من هم لينك شما رو گذاشتم
در مورد اينكه سوال كرده بوديد نوشته هام كاره خودم هست يا نه بايد بگم بله كار خودم هست و واسي اينكه پر از اشكاله به بزرگي خودتون ببخشيد
سلام پارميداي عزيزم
ممنونم از حضور صميمانت...
خانمي همونطور كه گفتي نميشه بعضي از خطا ها و خطاكاران رو بخشيد...
در اينجا بيشتر دلخوريها و بديها و ناراحتي هاي كوچيك و قابل بخشش مد نظرم بود...
مرسي از توجهت...
راستي تلنگرت رو خوندم...به جا بود...اين چيزيه كه هميشه ذهن من رو به خودش مشغول مي كنه...
موفق باشي و در پناه حق
سلام دوست گلم ... ممنون که اومدين و نظر داديد
مرگ آن هديه الهي ... آيا هذيه خدا زيبا نيست ؟؟؟
خلوت تنهايي با عنوان زندگي آپديت گرديد و منتظر شماست ... با نظرات زيباتون روشني بخش محفلمان باشيد
يا حق
اگه خواستي تبادل لينک کنيم منوبا اسم (ღ♥ღ .: عشق و زندگي:. ღ♥ღ)
همينو کپي کني خيلي ممنون. لينک کن و بهم خبر بده منم شمارو لينک ميکنم با کمال ميل
قايقي شكسته ام به ياد آور مرا در ميان صخره هاي غم تنهايي در ميان سكوت مرغابيان تن فرسوده ام در انتظار توست بادبانهاي اين قايق شكسته را بحركت در آور يادكن از من بادبانهايم تنها اميدم براي زندگيست
ممنون که سر ميزني و منو خوشحال ميکني.
بازم بيا.......[قلب][قلب][قلب]
سلام دوستم
نميدونم چطور از مرگ غافليم درحالي كه به سرعت به طرفش حركت ميكنيم و اون به طرف ما ....
التماس دعا.........فقط