• وبلاگ : آزاد
  • يادداشت : حذف سوالات عجيب
  • نظرات : 4 خصوصي ، 6 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حبيب 
    باز داره اين هم تبديل ميشه به بحث
    مشکل من اينه که اين سياست نيست اين نگفتن حقيقته
    اينکه من سعي کنم جاي اون چيزي که فکر مي کنم يا باور دارم چيزي رو بگم که مردم دوست دارن اين نگفتنش بهتر از گفتنشه
    مشکلي که ماداريم
    بگذريم مي گذرد
    ترجيح مي دم وقتي ممکنه مردم بدشون بياد حرف نزنم تا اينکه حرفي بزنم که خوششون بياد
    مسئله ي من اينه که وبلاگ آزاد چه هدفي داره؟
    مشخصا آگاهي دادن به مردم.ولي به اين شيوه چقدر تونسته اينکارو بکنه.چقدر تونسته بار تحمل مردم رو و خوانندگان رو افزايش بده؟
    اينکه بياييم سوالاتي بپرسي که مردم خودشون توي ذهن دارن و تکراري و هجويه چه توفيقي داره؟
    مثلا تصميم من اينه که از اين پس به جاي پرداختن به موضوعات روزانه ونظر دادن به اين موضوعات از فرهنگ و تاريخي بگم که مردم کمتر بااون آشنا هستن
    فقط همين.و مسايل روز و سياست و تاريخي رو که بااون مشکل دارم رو رها کنم.
    من اينجوري فکر مي کنم که بهتره
    و به نظرم اين بهترين راه.من نظر خودم رو درباره ي تاريخ و فرهنگ پارس مي گم مردم رو بااون آشنا مي کنم و مثل يک پژوهشگر واقعي برخورد مي کنم و هيچ نظري نميدم تا افراد خودشون برداشت کنن
    کار به اين نداريم.
    آزاد چقدر موفق بوده و چه راهي و چه هدفي داره و پارميدا دنبال چيه و چقدر به اون رسيده؟
    خوب اين هم ميتونه موضوع بعدي باشه.سعي مي کنم اگه گذاشتي فقط جمع بندي کنم و نظري رو اعلام نکنم.
    لازم هم نيست کل انديشه و هدفت رو بريزي وسط.مقداري.
    مي خواهيم ببينم چقدر وبلاگ آزاد تونسته به هدفش برسه و يا اين شيوه مورد توجه قرار بگيره و به نظر خواننده ها ميتونه چه کارهايي واسه بهتر شدن انجام بده.
    جو وبلاگ آزاد يک جو جيجالي و گاها دوگانه بوده.تضاد و بيان اختلافات گاها هم دردسرساز شده.
    چند سال پيش پارميدا مي گفت مي خواد جهاني بشه حالا بعد چند سال آيا چقدر به اين هدف رسيده.
    نميدونم چقدر منظورم رو درست بيان کردم.
    هدف من فقط بهتر شدن وبلاگه
    + حبيب 
    يه وقت برداشت سو نکني ، ميدونم چاره اي جز حذف نبود
    قبلش که گفتم عزيز.چه کنم به خدا.خوب با ملايم حرف نزدن که بخواهيم ملايم حرف زد.آخه حرف تو با حرف من خيلي فرق مي کنه.حرف من ملايمش جنگه!
    راستش منم دنبال يه راهم
    تمرين بيشتري لازم دارم تا بتونيم اين دوره رو بدون اينکه خفه بشيم سپري کنيم
    گاهي خيلي چيزها سخت است
    ولي من درکل دنبال يه شيوم.تقريبا پيدا کردم ولي با نظر دادن مشکل دارم.ميدوني وقتي ارتباط دو طرفه ميشه نميتونم ساکت بشينم
    پاسخ

    يكم سياسيت بيشتري به خرج بديده بايد ياد بگيريد كنترل كنيد نمي دونم منم هميشه موقع بحث همين جوري بودم نمي تونستم آروم باشم خيلي كار كردم حالا جديدا ميتونم كنترلش كنم شماهم ميتونيد
    + حبيب 
    نمي دونم چي بگم
    فکرکردي نتيجه ي چند روز بحث کردن چي بود؟ حذف
    به همين سادگي ، به همين خوشمزگي
    يه وقت برداشت سو نکني ، ميدونم چاره اي جز حذف نبود
    اما من راهم رو اينطور ميزارم که ديگه راجب هيچ مطلبي نظر ندم و با هيچ کسي بحث و گفتگو نکنم و راه خودم رو برم چه درست چه غلط .
    وقتي نتيجه ي صحبت کردن با آدمايي که فقط حرف خودشونوميزنن ميشه...
    ولش کن من دوباره قاطي ردم
    فقط به بعضي بگم نمونه ي اون باصطلاح آزاديتون اينه، يا آقاجري يا...
    بگذريم.
    من هنوز هستم ولي ديگه راجب بعضي مسايل اصلا نظر نميدم تا روزي که ....
    پاسخ

    سلام خب ميشه نظر داد ولي ملايم و توي همون ملايم حرف خودمونم بزنيم عين همين كاري كه من ميكنم مگه نه؟ چرا اذيتم ميكنيد من مجبور بودم مطلب قبل رو حذف كنم دليلشم مي دوينيد وگرنه از حذف كردم مطلبام متنفرم چون واقعا مطلبامو دوست دارم چون تمام حرفام مطلبامن
    + حبيب 
    حنجره ام خشکيده
    باران فرياد نبارم مي ميرم
    Dعجب شعري اومد
    پاسخ

    خيلي شعر بود
    سلام. من اصلا قبول ندارم چون نديدم! نامرديه
    پاسخ

    سلام دوتا سوال بود ميام تو وبلاگتون ميگم
    + حبيب 
    نگاه کن خوب
    دختر چرا تو مارو سرحرف مياري
    يه بار گفتم نياز به عذرخواهي نيست.ازسر محبت هم نبود.من يکي به تو محبت ندارم.اگه دوستاي ديگه بهت دارن اون يه چيزي
    اولش نوشته بودي به کسي مربوط نيست فکر کردم يهني به کسي ربط ندارهبعد ديدم نه اين به معناي ديگست.واقعا تو نميتوني بودار ننويسي ها.باور کن همين يه مطلبت کلي ميخواست من رو سرحرف بياره..چند وقته فکر مي کنم وبلاگ آزاد بايد تغيير کنه وشيوه ي جديدي داشته باشه.ولي هرچي فکر مي کنم نوز ايده اي به ذهنم نرسيد.پارميداخانم نميدونم تو چه جوري فکر مي کني ولي اينکه کلمات ساده وگاها صميمي به کار ميبرم اما اين وبلاگ رو از خودم ميدونم وميام اينجا.ماباهم مشاجره هم داشتيم اينا که چيزي نيست حتي بعضي دوستان رفتنو نيومدن ولي من اومدم چون اينجاازروازخودم ميبينم.قبلا هم گفتم تفاوت فکري من باشمااز زمينه تاآسمون ولي شما آدم ديکتاتوري نيستي و از اينت خوشم مياد.ماباهراختلاف سليقه و عقيده اي حتي بسيار عميق ميتونيم باهم دوست باشيم.اين چيزيه که دنيا فهميده اما ماکه يه وزي نيمي از دنيا بوديم نفهميديم. چه ميشه کرد.نميدونم منم بايد ياد بگيرم که محافظه کارترباشم ماکه حرف زدن يا نزدنمون رحقيقت فرق نميکنه.گاهي مي پرسم چراحرف مي زنم.الانم خيلي وقته حرف نمي زنم ولي خوب به خاطر تو ميام تو وبلاگا توهم که من روسرحرف مياري .نميشه لامصب
    پاسخ

    سلام اختلاف كه شديده در حد جنگ ايران و عراق:Dاما چيكار كنم نمي دونم چرا كلماتو كه ير هم مي كنم نا حواسته بو دار ميشهاز اين كه وبلاگو مال خودت مي دوني ممنون ولي به گفنه خودت شما هم يكم محافظه كار تر باشه بعضي وقت ها بعضي حرفا نبايد گفنه شه ميگم شما حرف نمي زني و انقدر حرف ميزني بعد اگه بخواهي حرف بزني چه جوري ميزني ياخدا شوخي كردم منم با رك گويي شما كاملا آشنام و نظرات مخالف شما را دوست دارم ديگه بسه چون ممكنه باز حرفي بزنم و بشه سر حرف :D